فندق خاله
من محمدم،فندق خاله
شب سوم
ن : محمد پورذاکری ت : شنبه 28 اسفند 1393 ز : 3:55 | +

ساعت 5 عصر با بابایی و مامانی دوباره رفتیم پیش دکتل همون آقا دکتره بود دیروز رفتیما(گفتم که دیشب، صف و جیغ جیغو زود برگشتیم آره همون) آقای دکتر حسابی چکابم کرد و گفت خوبه خوبه فقط ی ذره کوچولو زردی داره که مواظبش باشید زود خوب میشه...

امشب مامان اینا داشتند با بابامجید و مامان حوری حرف میزدند،ی خبر خوب شنیدم که کلی ذوق کردم،قرار شده بود باباجون حجت الله و مامان جون گل خاتی همراه عمه ها (اوه نه خاله ها) و عموها و نی نی هاشون همه بیاند من روی ماهشونو ببینم، دل تو دلم نبود و تا صبح تند تند بیدار می شدم و مامانو بیدار می کردم، می خواستم ازش درباره باباجون اینا بپرسم ولی نمی تونستم،آخه بزرگترا زبون ما نی نی ها رو بلد نیستند کهچشمک فکر کنم این یکی رم باید خودم زودتر اقدام کنمو زبون اونا رو یاد بگیرمخنده



:: برچسب‌ها: محمدم 3 روزه,
.:: ::.


روز سومم (چهارشنبه 27 اسفند 93)
ن : محمد پورذاکری ت : شنبه 27 اسفند 1393 ز : 19:2 | +

امروز ی روز خوب بود،ظهر بابایی رفت از بیمارستان جواب آزمایشمو بگیره و منم با مامانو خاله رفتم حمام،نمی دونید چقد خوب بودو حال داد! نمی دونم چرا مامان و خاله قبل از اینکه بریم حموم می ترسیدند من شیطونی کنم،ولی من خیلی بچه خوبیم تو حموم نشون دادم گل پسر مامانیمو، آروم نشستم تا حسابی آب بازی کنیم...

بعد مامان حوری بهم شیرخشک داد و لباسامو پوشیدمو رفتم لالا، ببینید بعد حموم چقد ماه شدم

عکس من

الان مثلا خوابیدم

عکس من

عکس من

خب دیگه پتو رو بندازم روم بخوابم دیده، دههههههه خاله بذار بخوابم چقد ازم عکس می گیرید؟؟؟؟

عکس من

 هورااااااااااا بابایی اومد جواب آزمایشمو گرفته بود، گفته بودند زردیش زیاد نیست بذارین زیر مهتابی و شیر زیاد بخوره خوبه خوب میشه....



:: برچسب‌ها: محمدم 3 روزه, عکس نی نی ,
.:: ::.


صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

Powered By LOXBLOG.COM Copyright © by fandoghkhale
This Template By Theme-Designer.Com